برنامه ریزی شهری
محمد اسکندری ثانی؛ جواد محمد ابادی
چکیده
در حال حاضر، کارگزاران توسعه محلی، ملی و بینالمللی مختلف، راهبردهای توسعه محلی متفاوتی را در پاسخ به چالشهای زیستمحیطی انتخاب کردهاند. یکی از راهبردها سبزکردن اقتصاد از طریق توسعه مشاغل سبز است؛ مشاغلی که با کاهش مصرف انرژی و مواد خام، محدودکردن تولید گازهای گلخانهای، بهحداقلرساندن پسماند، آلودگی، حفاظت و احیای ...
بیشتر
در حال حاضر، کارگزاران توسعه محلی، ملی و بینالمللی مختلف، راهبردهای توسعه محلی متفاوتی را در پاسخ به چالشهای زیستمحیطی انتخاب کردهاند. یکی از راهبردها سبزکردن اقتصاد از طریق توسعه مشاغل سبز است؛ مشاغلی که با کاهش مصرف انرژی و مواد خام، محدودکردن تولید گازهای گلخانهای، بهحداقلرساندن پسماند، آلودگی، حفاظت و احیای اکوسیستم، اثرات زیستمحیطی را کاهش میدهند. پژوهش حاضر با رویکرد آیندهنگاری به شناسایی مهمترین عوامل مؤثر در وضعیت آینده مشاغل سبز پایدار شهر بیرجند و بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر میپردازد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روشهای اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت براساس روشهای جدید علم آیندهنگاری، تحلیلی و اکتشافی است که با بهکارگیری ترکیبی از مدلهای کمی و کیفی انجام شده است. در ابتدا تعداد 40 متغیر اولیه در قالب 10 بخش کلی بهروش دلفی از تعداد 15 نفر از نخبگان و دانشگاهیانِ مطلع با مشاغل سبز شناسایی شد. سپس متغیرهای اولیه در چهارچوب ماتریس اثر متقاطع در نرمافزار میکمک تعریف شد. با نظر نخبگان در چارچوب ماتریس اثرات متقاطع به متغیرها بر مبنای میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آنها با اعدادی در طیف 0 تا 3، امتیاز داده شد. درنهایت عوامل کلیدی و پیشرانهای مؤثر در وضعیت آینده مشاغل سبز شهر بیرجند استخراج شد که سه عامل مدیریت سبز، وضع قانون و مقررات و آییننامه و بازکاهی (حداقل پسماند و آلودگی) از مهمترین و مؤثرترین پیشرانها در تبیین چشمانداز آینده مشاغل سبز پایدار شهر بیرجند شناخته شد.
محمداجزا شکوهی؛ محمد اسکندری ثانی؛ جواد محمد آبادی
دوره 11، شماره 1 ، آذر 1395، ، صفحه 105-125
چکیده
رویکرد عمده برنامه ریزی و مدیریت شهری ایران، متأثر از مکتب برنامه ریزی سنتی با محوریت طرح جامع است که غالباً در آن ابعاد توسعه فیزیکی، آرایش و انتظام کالبدی شهر، بر ابعاد اجتماعی شهروندی تقدم دارد. با این که طرح های جامع در ایران با هدف زمینه سازی رشد کالبدی موزون شهرها تدوین می شوند، اما عملاً نه تنها انرژی و هزینه های بسیاری ...
بیشتر
رویکرد عمده برنامه ریزی و مدیریت شهری ایران، متأثر از مکتب برنامه ریزی سنتی با محوریت طرح جامع است که غالباً در آن ابعاد توسعه فیزیکی، آرایش و انتظام کالبدی شهر، بر ابعاد اجتماعی شهروندی تقدم دارد. با این که طرح های جامع در ایران با هدف زمینه سازی رشد کالبدی موزون شهرها تدوین می شوند، اما عملاً نه تنها انرژی و هزینه های بسیاری را بر اقتصاد شهری تحمیل می کنند، بلکه اغلب بخش عمده ای از اهداف آن ها هرگز محقق نمی شود. بنابراین گذار از الگوی برنامه های جامع شهری به سمت برنامه ریزی راهبردی با توجه به خاصیت ترکیبی، انعطاف پذیر بودن و پویایی آن در جهت حل مسائل و مشکلات و سازگاری با تحولات آینده ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر، با هدف تدوین استراتژی های توسعه بیرجند به نگارش درآمده است. بنابراین ابتدا توسعه ی شهر در قالب برنامه ریزیِ راهبردی و بر پایه ی فرایندی مشارکتی با مشارکت ذی نفعان شهری (کارشناسان و مدیران) ارزیابی شده و جهت تحلیل عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر شهر و تدوین استراتژی های توسعه، الگو SWOT و برای اولویت بندی استراتژی ها نیز روش QSPM به کار رفته است. نتایج حاصل از روش SWOT نیز نشان دهنده موقعیت تدافعی شهر بیرجند به لحاظ برخورداری از شاخص های راهبرد CDS است و این یعنی بدترین وضعیت ممکن، چراکه از یک طرف با ضعف ها و از طرف دیگر با تهدیدها روبه رو است و در ادامه استراتژی های مناسب برای برون رفت از این وضعیت، تدوین و سپس با استفاده از مدل QSOM اولویت بندی شد.The main approach to urban management and planning in Iran is influenced by the school of traditional scheduling with a focus on the master plan in which, most often, the physical development dimensions, arrangement and physical layout of the city takes precedence on the social dimensions of citizenship. Although, the major goal of designing comprehensive master plans in Iran is to provide and to facilitate harmonious physical growth, it practically takes not only a lot of energy and imposes heavy costs on urban economy, but also a large part of its objectives might never be achieved. Accordingly, transition from urban master plans to strategic planning, with respect to its combined flexibility and dynamic properties, seems necessary to solve problems and to adapt to future changes. The purpose of the present study is to design development strategies for Birjand City. So first, with participation of city stakeholders (professionals and managers), urban development was assessed based on strategic planning framework in a collaborative process. Then, SWOT model was used to analyze internal and external factors influencing Birjand and to provide development strategies, and also to prioritize given strategies QSPM model was employed. The results of the SWOT model indicated that in terms of CDS indices, Birjand was placed in a defensive situation which meant having the worst possible condition, because on the one hand it is facing with weaknesses and on the other hand it is encountering threatening factors. To solve this situation, appropriate strategies were developed and then were prioritized by the QSOM model.